۱۴ فوریه را، ده سال با هم جشن می‌گرفتیم آنقدر که یادم نیست قبل از این سال‌ها چه بر من می‌گذشته! حالا امروز بعد از جلسه‌ی تراپی ام، رفتم کافه کاما، همانکه نبش سهروردی و عباس آباد است، کافه‌ی مورد علاقه ام، دخترک مو بلند مشکی، مثل همیشه آمد سراغم که بگوید کجا بنشینم، اول مِن و مِن کنان گفت که جایی ندارد، نگاهی انداختم به تمام میزهای دونفره‌ای که عاشقانه نگاهِ هم میکردند. خندیدم و گفتم من یک نفرم، میز ۱۲ را نشانم داد، همانکه وسط سالن طبقه اول، کنار گلدان منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بررسی تمامی هاوربرد ها و اسکوتر ها پروژه-پایان نامه-تحقیق-مقاله-کاراموزی ایران گستر روزیکس گراف - طراحی وب سایت و طراحی قالب و بنر تبریز تایپ جانی و دلی... دیوانه ای زیر نور ماه یکم بیشتر بمون رشته مکانیک